ستايش حرمت، جلال و قوت از آن تخت نشين و بره تا ابدالابا برهء خدا جانش را در راه نجات مردم قربانی کرد لايق است که او باشد صاحب جلال و قوت، حکمت و دولت لياقت داری طومار را از پدرت بگيری مهرش باز کنی لياقت داری آنرا بخوانی چونکه جات را قربانی کردی به خون خود مردم را از هر ملت خریده و آزاد کرده ای ایشان را مثل هدیه ای زیبا بحضور وی تقدیم کرده ای ایشان را به سلطنت رساندی، مثل کاهنان خدای ما ستایش می خوانیم نام تو را، خداوند ما ، خداوند ما ستايش حرمت، جلال و قوت از آن تخت نشين و بره تا ابدالاباyạ rạwyny yạ yswʿ 宣教的路 Stále túžim ísť Hoden, hoden, hoden За мене се грижи Díky za tv Рішив піти я за Іісусом من وسط جدران السنين Еј ҝөзəл ҝөјəрчиним Vari hľadať vodcov iných?
Song not available - connect to internet to try again?